خطر نفوذ
شنبه, ۲۸ شهریور ۱۳۹۴، ۱۲:۵۳ ق.ظ
قبلتر، که در مورد "نامیرا"ی "صادق کرمیار" نوشته بودم؛ اشاره کرده بودم به این جملهی نقلشده از امام خامنهای که:
هر کسی میخواهد فتنهی اخیر را بشناسد، این کتاب (نامیرا) را بخواند.حال که این اواخر، و پس از برجام؛ ایشان چنین جملاتی میگویند که:
دشمن سعی میکند در زمینهی فرهنگی، باورهای جامعه را دگرگون کند؛ و آن باورهایی را که توانسته این جامعه را سرِپا نگه دارد جابهجا کند، خدشه در آنها وارد کند، اختلال و رخنه در آنها بهوجود بیاورد. خرجها میکنند؛ میلیاردها خرج میکنند برای این مقصود؛ این رخنه و نفوذ فرهنگی است.نفوذ سیاسی هم این است که در مراکز تصمیمگیری، و اگر نشد تصمیمسازی، نفوذ بکنند. وقتی دستگاههای سیاسی و دستگاههای مدیریّتی یک کشور تحتتأثیر دشمنان مستکبر قرار گرفت، آنوقت همهی تصمیمگیریها در این کشور بر طبقِ خواست و میل و ارادهی مستکبرین انجام خواهد گرفت؛ یعنی مجبور میشوند. وقتی یک کشوری تحت نفوذ سیاسی قرار گرفت، حرکت آن کشور، جهتگیری آن کشور در دستگاههای مدیریّتی، بر طبق ارادهی آنها است؛ آنها هم همین را میخواهند.
و شنیدن چنین جملاتی، مصادف شد با مطالعهی کتاب "دشتهای سوزان" کرمیار؛ میتوانم من هم بگویم که:
هر کس میخواهد نفوذ را بشناسد، این کتاب (دشتهای سوزان) را بخواند.البته، نه تمام ابعاد نفوذ را؛ که همان بخشی که در همین سخنانی که ذکر شد، مورد تأکید قرار گرفته....
هرچند، در این وبلاگ، قصد سیاسی نوشتن نداشته و ندارم؛ اما نمیتوانم نگویم که در طول خواندن کتاب، چقدر ناخودآگاه، راه طی شده توسط "شیخ خزعل"، در ذهنم، مشابه راهی بمینمود که این روزها، توسط "شیخ حسن" دارد طی میشود ... بگذریم.