گم‍‌شده

گم‍‌شده -متحیّر سابق- یا هادی المضلین؛ اهدنا الصراط المستقیم
آخرین دیدگاه‌ها

۳ مطلب در دی ۱۳۹۳ ثبت شده است

به کدامین سو؟!

دوشنبه, ۱۵ دی ۱۳۹۳، ۰۷:۲۸ ب.ظ

این روزها ... که باید پایان‌نامه را، هرچه سریع‌تر تمام کنم و بروم پی گم‌شدگی خودم ... و زمان برایم آن‌گونه ارزشمند است که هیچ‌وقت، پیش از این، نبوده است؛ باز هم، اتفاقاتی از همان جنس این و این می‌افتد و باز آشی همچون همان آش و باز کاسه‌ای چونان همان کاسه ....

چه سرّی است که هرازگاهی، دوستی، رفیقی، عزیزی، کسی ... ناگاه ... شروع می‌کند به صحبت که متحیّرم ... که راه گم کرده‌ام ... که نمی‌دانم چه باید بکنم ... که آمدنم بهر چه بود ... که کدامین مسیر ... که با چه هدفی ... که ... که ... که ...

غافل از این که -و یا شاید عالم به این که- زمانی نه چندان دور، خودم، متحیر بوده‌ام و اکنون، نه تنها راه نیافته‌ام، که گم شده‌ام.

و بدتر اینکه نمی‌دانم چه سرّی است که تا می‌آیم به گم‍‌شدگی خود عادت کنم و مثل سایر گم‍‌شده‌ها به زندگی خودم بپردازم فارغ از راه و مسیر و جهت و ... باز چنین کسی می‌آید و کاسه کوزۀ من را به هم می‌ریزد و می‌رود و می‌مانم و می‌مانم و می‌مانم ...

تسخیر قلعۀ قلب

شنبه, ۶ دی ۱۳۹۳، ۰۴:۵۸ ب.ظ

گاهی عده‌ای، قلعۀ قلب آدمی را،عجیب تسخیر می‌کنند -گاهی بخشی و گاهی تمامش را- اما، آدمی، هرچه می‌اندیشد دلیلش را نمی‌یابد؛ گاهی حتی، برخی علل تسخیر را می‌توان حدس زد، اما دلیل منتهی شدن این علل به آن معلول را نه!
و عجیب آنکه شاید گاهی، با دلایلی چون بی‌خبری، یا ندیدن، و یا هزار و یک دلیل دیگر، آدمی گمان کند که فاتح قلعۀ دلش، قلعه را ترک گفته -یا اقلاً، فقط در چند انباری مخروبۀ خاک‌گرفتۀ تارعنکبوت‌بسته حضور دارد- اما کمترین تلنگری -مثل یک پیامک، یا یک تماس تلفنی، یا یک تک‌زنگ، یا یک عکس و یا یک خاطره- کافیست تا بدانی با تمام قوا در سرتاسر قلعه قلبت حضور دارد و آماده به کار است.
عجیب‌تر وقتیست که ببینی چندین فاتح در یک‌زمان، در تمام قلمرو قلب فرمانروایی می‌کنند بی‌آنکه یکی، اندکی دیگری را بیرون رانده باشد.


افسوس که یادداشت‌های شخصی، فضای عمومی را بر نمی‌تابند و الا چه گفتارهای فروخورده‌ای که باید جاری شوند بر قلم ... اما دریغ .....


ابتدای نوشتاری فروخورده

ساعت دوی بعد از نیمه‌شب، در قطار برگشت از مشهد به شاهرود

پس از کمتر از یک هفته همراه بودن با حسین

کسی که هرچه بیش می‌گذرد، بامهربانی‌اش و با بزرگواری‌اش، زوایای مجهول قلبم را بیشتر تسخیر می‌کند

یا امام رئوف

شنبه, ۶ دی ۱۳۹۳، ۰۴:۳۱ ب.ظ

یا امام رئوف

ممنونم که در شرایطی که دوستان و اقوام، یکی پس از دیگری پیامک می‌دادند که "عازم کربلایم، حلالم کنید" و دلم را هوایی می‌کردند، مثل همیسه، لطفت شاملم شد و طلبیدی‌ام به بهشت حرمت؛ که هرچند "لم اکن اهلا لذلک" "فأنت اهل لذلک".

منبع عکس: گوشی حسین